یادداشت Elias
1403/7/5
افعی و بالهای شب نام کتاب: #افعی_و_بالهای_شب نویسنده: کریسا بردبنت مترجم: مریم رفیعی تعداد صفحات: ۲۶۴ ژانر: رمنتزی ناشر: ایرانبان ⚠️ این ریویو براسا بخش اول جلد اول کتاب هست خلاصه داستان: داستان روایت دختری به نام اوریاست که از بچگی توسط پادشاه خونآشامها به قصر برده شده و بزرگ میشه. برای رسیدن به قدرت مجبور به شرکت در کژاری( مسابقه الهه نایکسیا) میشه اما داخل این مسابقه باید در کنار خونآشامهایی مبارزه کنه که میخواهند خونش رو بمکند... بررسی: داستان از زبان شخصیت اصلی یعنی اوریا روایت میشه، کتاب دوبخش داره یکی زمان حال و یکی زمان گذشته که به صورت چند صفحه اول هر بخش آمده. بعضی جاها خودگوییهای اضافه اوریا رو اعصاب بود. روند داستان تند پیش میرفت منتها بعضی قسمتها پردازش کمی داشت ازجمله هر مرحله مسابقه و نبرهاش. از لحاظ داستانی شاید نمونههای زیادی از این کتاب رو دیده باشید ( حقیقتا هانت شهر هلالی رو خونآشام تصور کنید، کاراکترهای خونآشام مرد همینه. و داستان کتاب میشه گفت جلد اول سریر شیشهای بود) فضا سازی قابل قبولی داشت میتونستی تا یه جایی اون مکان رو تصور کنی. دنیا سازی کتاب میتونست قوی تر باشه خوب بود ولی چون کلیت رو مسابقه بود صرفا اسامی و توضیحهایی از این نژادهای خونآشام داده بود. شخصیت پردازی اوریا که مشخص بود و هدف و دلیل کارش مشخص بود؛ اما در همین حد بود بقیه کاراکترها در اون حد در نیامده بودن یا بهتر بگم توی بخش اول کتاب مجهول بودن. باید بگم کل این بخش مقدمهاس و زمانی که انگار داستان به اوج میرسه کتاب تمام میشه. بهترین کار اینه که اگر قصد خوندن دارید بذارید هر دوبخش بیاد چون بخش اول عملا آشنایی( هرچند که بازم مجهول بودن کاراکترها) و ساخت دنیا و فضا تو ذهن خوانندهاس.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.