یادداشت امیرحسین ملکی
1404/6/9
تا حالا شده بخواهید کاری را انجام دهید، اما به خاطر نداشتن تجربه کافی، از شروعش منصرف شوید؟ یا حتی وقتی شروع کردهاید، استرس و این فکر که «آیا از پسش برمیآیم؟» تمام وجودتان را بگیرد؟ این حس، بخشی جداییناپذیر از مسیر یادگیری و رشد است، مخصوصاً وقتی با مسئولیتهای بزرگ و ناشناختهای روبرو میشویم. کتاب «یادداشتهای یک پزشک جوان» اثر میخائیل بولگاکف، درست از همین نقطه شروع میشود. بولگاکف در این کتاب، تجربیات واقعی خود را در دوران طبابت در مناطق دورافتاده روسیه به رشته تحریر درآورده است. او در نقش یک پزشک جوان، با موقعیتهایی روبرو میشود که هر کدام چالشها و تردیدهای خاص خود را به همراه دارند. از اولین جراحیها گرفته تا برخورد با بیماریهای عجیب و غریب و باورهای خرافی مردم. قسمت آخر کتاب، یعنی داستان مورفین، قلۀ این اثر است؛ یک تراژدی کوتاه و تمامعیار!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.