یادداشت علی دائمی
1403/6/3
📝 شیوع استبداد: ▪️در نمایشنامهٔ «حکومت نظامی» یا «شهربندان»، یک پادشاه خودکامه که تجسم بیماری طاعون و درواقع نمادی از استبداد و دیکتاتوریست به میدان میآید و با کمک مرگ، ابزار اصلی هر خودکامهای، حکومت را به دست میگیرد. کامو از این تمثیلِ عیان برای نمایش صفات بارز یک حکومت تمامیتخواه استفاده کرده است. برای مثال به نظم آهنین و انظباط افراطی طاعون و یارانش در طول داستان دقت کنید. علامتهای نصبشده بر بدنها، قرنطینهٔ شهر، تفتیش عقاید و بازجویی از موارد روزمره و عادی مثل علل ازدواج و فرزندآوری، همه مصادیق این نظم آهنین هستند. از نظر کامو، نظمطلبی مفرط همیشه به دیکتاتوری و تمامیتخواهی میانجامد و ریشهٔ دیکتاتوری را میتوان در میل به کنترل سلایق، علایق، رفتارها و نظرات جُست. این گرایش معمولاً به یک آسیب دیگر دامن میزند و آن بروکراسی فرسایشی است. رجوع کنید به آن قسمت از نمایش که خانم منشی از مرد صیاد گواهیِ صحتِ مزاج و گواهی موجودیت میخواهد. ▪️ در این نمایشنامهٔ کامو هم نمادها در سطح قرار گرفتهاند. این سطحینگری در نمادپردازی و آوردن مضامین به روساخت اثر، بیشتر از آنکه حاصل نابلدی کامو باشد، ریشه در اصرار او برای اندیشهورزی روی صحنه دارد. او هم مثل سارتر میخواهد دربارهٔ آزادی، حکومتداری و دیکتاتوری با صدای بلند فکر کند و درام را بهانه میکند. فکر میکنم همه بر این نکته متفقالقول هستند که چنین نمادپردازی و صراحتی معمولاً خواننده/تماشاگر را از «لذت کشف» محروم میکند؛ اما آیا کامو هم بهمانندِ سارتر برای چنین لذتی اهمیت قائل نبود و آن را عوامانه میدانست؟ از کامویی که فوتبال را بهدلیل پویایی و نمایشِ زنده بودن و تکاپوی آدمها بیش از تئاتر دوست داشت، چنین رویکردی بعید است. ▪️ نکتهٔ مذکور دربارهٔ ضرباهنگ نمایش و توسعهٔ کشمکشها هم صادق است. تا زمان ظهور نشانههای طاعون در شهر و ورود ضدقهرمان، بهنوعی میشود گفت که نمایشنامه روی هواست! به نظرم روابط درست تبیین نمیشود و آن تعلیق و پیشآگاهی که کامو قصد طراحیاش را داشته، به ثمر نمینشیند. از زمان ورود طاعون و خانم منشی به بعد است که با ارائهٔ کشمکش بین نیروهای متعارض یعنی طاعون و یارانش با دیهگو و مردمِ آزادیخواه، داستان جذابتر میشود. ▪️ از دیگر ویژگیهایی که در «حکومت نظامی» به چشم میآید، فقدان وحدت مکان ارسطویی است. مکان نمایش صحنهای به وسعت یک شهر را موجب میشود و انگار همین وسعت باعث شلوغی صحنهها، بخصوص در پردهٔ اول شده است. شیوهٔ شروع نمایش، تعدد شخصیتها و صراحت کامو مرا به یاد آثار برشت میاندازد؛ با این حال سخت میتوان گفت «حکومت نظامی» یک نمایشنامهٔ اپیک است. تاثیر علاقهٔ کامو به تراژدیهای یونان را میشود در گروه کُر (که به اعتقاد من کارکرد دراماتیک چندانی ندارد) و پایان نمایش مشاهده کرد. ▪️ اینجا هم مثل آثار دیگر کامو، تکگوییهای طولانی نقش پررنگی در داستان دارند و باز هم کثرت تکگوییها باعث شده درام کامو به رمان پهلو بزند. مثلاً تکگویی طاعون را در انتهای پردهٔ اول ببینید که قوانین و اصولش را بهتفصیل بیان میکند. تکگویی خطابهمانند طولانی، ضد توازن و تعادل در ضرباهنگ روایت است و علتش احتمالاً همان است که بالاتر نوشتم: میل کامو به تفلسف و اندیشیدن به جای قصهپردازی روی صحنه.
(0/1000)
نظرات
1403/6/3
چقدر دلم میخواست با این توصیفات برای این کتاب مرور بنویسم. ولی حیف که اصلا حسوحالام جمع نمیشد برای مطالعهاش😢
1
3
1403/6/3
1