یادداشت سامان
2 روز پیش
این نسخهای که من خوندم با این چیزی که چشمه چاپ کرده تفاوت داره. من کتاب چاپ 1355 انتشارات آگاه رو خوندم که به همین نام " ماهی زنده در تابه" منتشر شده و شامل چهار داستان به نامهای " ماهی زنده در تابه" ، " بهار میآید" ، " مردی که دمرو میخوابد" و "قانون شب" هستش و کتابی که چشمه چاپ کرده شامل پنج داستان که "ماهی زنده در تابه" و "بهار میآید" تکرار شده و همچنین داستانهای " آتش که بگیرد" ، " او مرد خطرناکی است" و " یک داستان واقعی" به مجموعه اضافه شده. به جز داستان اول ، سه داستان بعدی رو دوست نداشتم. داستان اول هم نسبت به بقیه بهتر بود وگرنه داستان معرکه ای نبود. تو داستان ماهی زنده در تابه ما با درونیات مرد بدخلق و عصبی مواجه میشیم که بعد از ده سال کار در بانک از وضعیت کاریش خسته شده و میخواد استعفا بده. مردی که بیشتر درون گراست و با ارتباط برقرار کردن با بقیه مشکل داره و حرف هایی که میخواد بزنه رو اکثرا نمیزنه و بیشتر درگیر خشم خودش شده. حرفی از این خشم تلنبار شده زده نمیشه. همه داستان های این مجموعه مثل برشی از یک مجموعه هستند.داستان های بعدی مجموعه یکی در مورد زوجی بود که درگیر بچه دار شدن/نشدن بودند و دیگری یک کارمندی که یه تحولاتی درش رخ داد که قابل درک نبود و داستان آخر هم داستانی با تم خیانت بود که واقعا عجیب و غریب بود از بس منطق نداشت. ضعف منطق روایی در تمام داستانهای این مجموعه مشهود بود.شخصیت ها و اقدامات و تصمیماتشون قابل درک نبود.تغییراتی که درشون رخ میداد بیشتر از اینکه از یک دلیل و منطقی پیروی کنه از میل نویسنده برای این تغییر بدون رعایت بایدها/نبایدها ی این تغییرات صورت گرفته بود...اولین تجربه من از مرحوم ایرانی جالب نبود ولی احتمالا زیاد کتاب دیگر ایشون یعنی زنده باد مرگ که بعد از دهه ها و به تازگی توسط نشر وال چاپ شده و داستانی است در خلال انقلاب 57 رو خواهم خواند.به این امید که آن کتاب از این مجموعه داستان بهتر باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.