یادداشت نعیمک
1403/9/24
این جلد تلخ و ناگوار شروع میشود. بیماری بین کلاغها شایع شده و یکییکی دارند پرپر میشوند و هیچ کلاغی هم دلیلش را نمیداند. در این بین ناگهان کینهای قدیمی هم رخ نشان میدهد. وقتی جلد اول را میخواندم نوعی وحدت بین کلاغها حس میکردم و انگار یکهو همه چیز جنبهای واقعیتر پیدا کرد. کلاغها هم میتوانند با هم خصومت داشته باشند و به قوانین و سنتهایشان پشت کنند. در این جلد تنهایی نقش مهمی دارد و گشتن با کلاغهای دیگر. حالا که دستهای وجود ندارد کلاغ قصه راهی سفری میشود و در این سفر با کلاغهای تکوتنها دیگری آشنا میشود و دستهای تازه را شکل میدهد. دستهای که در آغاز شبیه یک دستۀ متحد نیست و هیچکاری از آنها برنمیآید. حتی آیینهای مشترکی هم ندارند. انگار دنیای تغییر میکند و حالا باید با این جهان تازه مواجههای نو هم داشت. یکی دیگر از چیزهایی که برای من ناخوش بود از بین رفتن آنچه بود که قبلاً وجود داشت. قصهها، آیینها، وحدت و دوستی و چیزهایی دیگری که آرامآرام شکل گرفته بود و بیماری باعث میشود ناگهان همهچیز فرو بریزد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.