یادداشت مبارکه اکبرنیا

        به نیمه‌ها که رسیدم دیگر دلم نیامد زمین بگذارمش. هرچه جلوتر می‌رفتم قصه‌ها جان‌دار‌تر میشد و قلم نویسنده بیشتر یقه‌ام را می‌گرفت که بنشینم پایش. اصلا احساس نمی‌کردم که دارد قصه‌ی فرد دیگری را می‌نویسد. انگار با سوژه‌اش یکی بود. حس و حال‌ها را به خوبی درمی‌آورد. شعار نمی‌داد. بالای منبر نمی‌رفت. از همه مهم‌تر روی خط یکنواختی و تکرار نیفتادم. سوژه‌ها متنوع بود و این تلاش و جنگیدن فاطمه‌سادات موسوی را نشان می‌داد که به چند زندگی معمولی بسنده نکرده است. بعد از هر روایت توی فکر می‌رفتم و با اشتیاق بیشتری می‌رفتم سراغ خانه‌ی بعدی. این یعنی این‌ روایت‌ها آنچه ازشان می‌خواهیم یعنی کشف و نگاه جدید و نو را در خود داشته‌اند. علت اسم کتاب و وجه‌اشتراک روایت‌ها همان پوست دور شکلات است که بگذارید بعد از خواندنش مزه‌مزه‌اش کنید.
من این کتاب را دوست داشتم و فکر می‌کنم حالا حالاها این خانه‌های خالی، حسرت‌ها، آرزوهای دست نیافتنی، غم‌ها، شادی‌ها و خانبوم‌ها را درون خودم حمل کنم.

🔅 کتاب خانبوم، ۱۶ روایت درباره‌ی طلاق و جداییست به قلم فاطمه سادات موسوی  که نشر مهرستان همین امسال چاپش کرده. از مهرستان دو سه کتابی خوانده بودم که این کتاب تا اینجا از همه‌شان از هرلحاظی بهتر بود. پیشنهاد می‌کنم بخوانید.



#خانبوم
#کتاب
#روایت
#واقعیت
      
487

26

(0/1000)

نظرات

خانم اکبرنیای بزرگوار 
متشکرم بابت دقت نظرتون
بسیار ارزشمند بود.
🙏
1

1

ارادت
موفق و سلامت باشید🌱 

0

اون یکی کتاب مهرستان رو  هم خوندید ؟
3

0

اگر منظورتون مرثیه‌ای بر یک رهایی بله.
یادداشتی هم براش نوشتم. 

1

بله منظورم همونه.
اونو خوندم ، محتوای آشفته‌ای داشت..
این یکی هم مثه مرثیه‌ست یا بهتره؟
@mob.akbarnia 

0

از نظر موضوع یکی‌اند. هر دو راجع به جدایی و تلخ اما فرم این کتاب به خاطر اینکه نویسنده روایت‌ها یک نفر بود یک‌دست‌تر و بهتر بود برام.
@Abdolmahdi 

1