یادداشت کتابفام
دیروز
۲۵۶ صفحه در ۵ ساعت. «پریسا رضا» این اولین رمانش را با دستمایههای تاریخی در آغاز قرن بیستم ایران و در بهشت گمشدهی قمصرِ کاشان باز میکند و خود، در مقام ریسندهای قرقره میچرخاند و ماکویش را از کودتایی تا کودتایی دیگر دستبهدست میکند، رج میزند و جلو میرود و در این بین، دههها تاریخ و فرهنگ جذاب ایرانی را برمیشمرد و از سقوط سلسلهی قاجار تا سقوط دولت دکتر مصدق را از چشم یک خانوداهی دهقان به نمایش میگذارد. کتاب در اصل به زبان فرانسوی نوشته شده است و در مقام یک خوانندهی ایرانیِ فارسیزبان، حتی از نیمهاش هم که رد میشوی گاهی حس میکنی که در لابهلای داستان، به مرور آدابورسوم ایرانیها مشغولی اما، در نیمهی سوم داستان است که «پریسا رضا» بالاخره دست از سر خوانندهی فرانسویزبانش برمیدارد و با قوسی کج، لب میترکاند و با درهم تنیدن تاروپود احوالات سیاسی مرتبط با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت دکتر مصدق، نقش گل کارش را تمام میکند. «باغهای تسلّا»، با همهی هیاهویی که به تصویر میکشد اما، نوعی حماسهی آرام است که با شکوه خاصّ خودش سرعت میگیرد و «رضا» حتی بیرحمانهترین اعمال کتابش را هم با وقاری خوددارانه بیان میکند و سبک و لحنی را برای روایتش برمیگزیند انگار که میخواهد افسانهای را بازگو کند؛ لحنی که گاه جادویی، گاه آشنا و گاهی هم شوکهکنندهست. گاه جزئیترین جزئیات را واکاوی میکند، گاهی از برخی میگذرد، در لحظات کوتاهی درنگ میکند و گاه هم از روی بازههای زمانی بزرگتر میپرد. و نباید هم غافل شد از نگاه همدلانهای که «رضا» در کتابش به زنان ایرانی دارد و انگار که به آنها ادای دین میکند. «باغهای تسلّا» روایت زوج جوان دهقانیست که دل به کویر میزنند و به دنبال دیدن دنیایی دیگر و ساختن آیندهای از جنس دیگر راهی تهران میشوند؛ زندهگی میکنند، میسازند و این شاید طراوت و سرزندگی «طلا» و وزن و آرامش «سردار» و به اشتراک، سادگی و بیپیرایه بودنشان باشد که آن جنبهای را به این کتاب میدهد که "زیبا" میخوانندش که تا آخرین صفحه هم ادامه پیدا میکند. «باغهای تسلّا» در ۲۰۱۵ برندهی جایزهی رماناول «سِنگور» شد و در ۲۰۱۷ جایزهی «کِبک - فرانسماری - کِلر - بِلِه» را کسب کرد و البته در دنیای نشر فرانسه، انتشار اولین کتاب یک نویسنده توسط انتشارات پرآوازهی «گالیمار»، خود افتخار بزرگیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.