یادداشت محیا
1403/11/7

این کتاب از نظر ادبی ارزش چندانی نداشت و متاسفانه از نظر داستانی هم. انگار که نویسنده بعد از خواندن بامداد خمار حس میکنه رحیم مظلوم واقع شده و سعی میکنه داستان رو از دید رحیم و البته با دستکاری های عجیب و غریب در داستان برای تبرئه کردن رحیم بنویسه که خب خیلی هم موفق نبوده. در کل کتابی نبود که دوستش داشته باشم اما از سر کنجکاوی خوندمش، در واقع دلم میخواست ببینم رحیم قراره چطور خودش رو تبرئه کنه. این داستان برای جوانان نسل خودش خوب بود اما به نظرم کتاب تاریخ انقضا داری بود که منقضی هم شده. در نهایت میخواست عبرت بده که: کبوتر با کبوتر، باز با باز.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.