یادداشت sara
5 روز پیش
4.1
14
این کتاب جزو کتاب هایی درباره کتاب بود که واقعا دوستش داشتم. داستان کتاب خیلی پویا و زنده بود حوصله ی مخاطب رو سر نمیبرد. اینو بگم که اگه رو مسئله ی خودکشی حساس هستید این کتاب رو نخونید. چون خودم جا خوردم میگم که شما اذیت نشید🫂🤎 داستان در مورد موکش و آلیشا است که یک روز توسط یک فهرست کتاب با همدیگه آشنا میشن و این آشنایی زندگی هر دو نفر رو دگرگون میکنه. این ورود به دنیای کتاب ها یکی از لحظات زندگی که خیلی دوست داشتم دوباره تجربه اش کنم و اینکه دیدم موکش و آلیشا کنار هم وارد این مسیر شدن واقعا برام خوشایند یاداور روزهای خوب نوجوانی بود که از کتابخونه ی مدرسه کتاب میگرفتم و میخوندم و موقع پس دادن کتاب کلی غصه میخوردم. رابطه ی این دو نفر بر پایه اعتماد بود و مهربانی و خیلی بهم چسبید. اصلا انتظار نداشتم وسط کتاب اون اتفاق بیوفته ( اگه بخونید میفهمید کدوم اتفاق :)) و بنظرم از بعد از اون شاهد رشد شخصیت الیشا بودیم. و چقدر دختر های موکش روی اعصابم بودن، دست از سر این پیرمرد بردارید و بذارید زندگی اش رو بکنه دیگه این غر زدن هاشون رو که میخوندم میخواستم موهام رو بکنم. *اسپویل* من هم شروع کردم کتاب های توی لیست رو به همون ترتیب خوندن میخوام بدونم چرا نینا تصمیم گرفت کتاب ها رو به این ترتیب بنویسه مرگ ایدین هم خیلی منو بهم ریخت چون با مسئله ی خودکشی تریگر میشم و همونجا بود که چند ساعتی، برای ادای احترام به ایدین، کتاب رو گذاشتم زمین. ازونجایی که فکر میکردم کتاب، یک کتاب حال خوب کنه انتظارش رو نداشتم و حسابی شکه شدم و همین شک باعث شد کتاب رو بیشتر دوست داشته باشم. اینکه نینا فهرست کتاب رو نوشته رو هم پیشبینی کرده بودم ولی نامه ی نینا به موکش و آخر کتاب خیلی لذت بخش بود و ترجیح دادم الکی هیجان زده بشم :>
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.