یادداشت زهرا قرهی قهی
2 روز پیش
برای من که پدرم رو تو ۵ دقیقه از دست دادم ؛ این کتاب یه کتاب ساده نبود ؛ یه سری دستنوشته ی بی فراز و فرود نبود
این کتاب خط به خط سوگواری بود ؛ تفکر بود
یه جای کتاب میگه اونایی که تو حوادث میرن ؛ شادن ؛ لباس خوب پوشیدن ؛ میخندن ؛ امیدوارن ولی بازمانده ها ....
برای من این کتاب فقط یه کتاب نبود ؛ خودم رو جای غزاله میذاشتم ؛ بابام رو جای حمیدرضا صدر
و این سوال که انتخاب من برای از دست دادن بابا کدوم بود 😔
کاش میشد هیچ وقت عزیزی رو از دست نداد و همه کتاب ها شاد بود ...
(0/1000)
نظرات
4 ساعت پیش
خدا رحمتشون کنه ( البته نمیدونم درست متوجه شدم یانه) از دست دادن یه عزیز یه حفره ی عمیق توی قلبت میزاره که هیچی نمیتونه جاشو پر کنه 🙂
2
1
4 ساعت پیش
🙂 متاسفانه همینه هرچی میری جلو تر موقعیتای بیشتری پیش میاد که باعث میشن دلت بخواد اون شخص کنارت باشه. شاید عادت کنیم ولی در نهایت نمی پذیریم @z.gharahi
0

زهرا قرهی قهی
4 ساعت پیش
0