یادداشت مهسا کرامتی

مرگ در پاییز
        «مرگ در پاییز» نمایشنامه‌ای سه‌پرده‌ای از اکبر رادیه که در زمان قدیم و در فضای یکی از روستاهای گیلان روایت میشه و داستانش حول محور اتفاقاتی می‌گذره که در کمتر از یک روز کامل در یک خانواده می‌گذره. 
چیزی که درمورد این نمایشنامه دوست داشتم، خطّه‌ایه که داستان توش اتفاق میوفته و واسطه انتقال زبان و فرهنگ اون ناحیه میشه. چیزی که پیش‌تر و موقع خوندن نمایشنامه‌های خارجی متوجهش نبودم، تأثیری بود که زبان یک اثر می‌تونه روی بومی‌زبانش بذاره؛ کلمات، عبارات و ضرب‌المثل‌هایی بودن که خوندن این نمایشنامه رو فارغ از هر چیز دیگه برام جذاب می‌کردن. در آثار ترجمه‌شده، ما بیشتر از زبان روی داستان متمرکز می‌شیم اما وقتی که پای آثار داخلی -با رنگ و بویی از یک ناحیه خاص- به میان میاد، زبان هم رنگ خودش رو پیدا می‌کنه.
درمورد خود داستان هرچی که بگم ممکنه باعث لو رفتنش بشه ولی برداشتی که در نهایت مایلم بهش اشاره کنم تنها همین یک جمله است:
انتظار می‌تونه آدمو از بین ببره.

پ.ن: شاید براتون جالب باشه که بدونید این نمایشنامه در سال 1346 با بازی محمود دولت آبادی در تلویزیون ملی به نمایش دراومده.
      
3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.