یادداشت محمدرضا شمس اشکذری
5 روز پیش
در مورد شرق اروپا و لهستان، کنجکاویای در وجودم نشسته بود. همینطور هرچه مربوط به لهستان بود، میخواندم. این کتاب را هم با جستجوی کلیدواژهی لهستان در طاقچه پیدا کردم و خرسندم از این یافتهی خویش. «بانوی بهشتی»، گزیدهای است نیکو از داستانهای نویسندگان لهستانی در قرن بیستم. مقدمه و آغاز کتاب، مروری اجمالی است بر تاریخ لهستان که برای فهم بهتر کتاب لازم است. سپس به ترتیب داستانهای زیر آمده است: ۱- فانوسبان (هنریک شنکهویچ) چه سرخوشیای دست دهد لهستانیان را چون این اثر را بخوانند. برای شغل فانوسبانی در جایی نزدیک کانال پاناما داوطلبی لهستانی پیدا میشود که مجبور است بیشتر اوقات تنها باشد... ۲- شیپورچی سمرقند (کساوری پروشینسکی) ماجرایی در مورد هجوم تاتارها به کراکوف وجود دارد که مردمان از واقعیت یا افسانه بودن آن بیخبرند. برای پژوهشگری در دوران جنگ جهانی، این فرصت دست میدهد تا از سوی دیگر ماجرا، شواهد دیگری برای این افسانه بیابد. ۳- بفرمایید اتاق گاز (تادئوش بوروفسکی) روایتی دست اول از اردوگاههای مرگ آلمان نازی. ۴- بانوی بهشتی (گروجینسکی) تلخداستانی از جنگ داخلی یوگسلاوی و بازماندهی رنجکشیدهای از این جنگ. ۵- دفتر یادداشت ویلیام ملدینگ، میرغضب بازنشسته(گروجینسکی) آغاز و پایان یک مأمور اعدام وظیفهشناس. ۶- حذر کنیم از فردای روز عید (ویتولد زالفسکی) رنج واپسین روزهای زندگی ونسان ونگوک.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.