یادداشت "死の天使"

        آغاز سخن یاد خدا باید کرد
                                 خود را به امید او رها باید کرد
این کتاب درواقع درباره‌ی توقع‌های بیجایی که ما انسان‌ها از جامعه و انسان هایش داریم، سخن می‌گوید. اگر کمی زمان برای فکر به زندگی خود و روابط خود گذاشته باشید؛ خواهید فهمید چقدر توقع هایی وجود دارد که اگر آن ها را به رخ بکشیم، ممکن است دیگران به خود مغرور شوند و دیگر حتی کمک هم به یکدیگر نکنند. 
در تمام زندگی ام، به منظور اگر از سن بلوغ به بالا را در نظر گرفته باشی، متوجه این توقعات بی‌جا شده‌ام؛ اما... می‌دانید؟ بارها به سرم خورده است که این تفکرات واقعی نیستند و واقعیتی وجود دارد که من از آن مطلع نیستم؛ وقتی این کتاب را در جشنواره‌ی کتاب امسال ۱۴۰۳* دیدم و جلد آن را خواندم، به سرعت آنرا برداشتم و بدون دانستن قیمت آنرا خریدم. به سرعت آن را خواندم و متوجه شدم تمام آن چیزی که فکر میکردم افکار مسخره و بی‌ارزش نبودند. از همان موقع ها بود که تقریبا هر‌ماه که می‌گذشت، یک شاخه گل برای مادرم که بدون هیچ غید و شرطی برایم غذا می‌پزد و کج رفتاری هایم را قبول می‌کند و باز هم به کارش ادامه می‌دهد، می‌خریدم.
پ.ن: نوشتاری در باب پیدا کردن آرامش در زندگی

      
38

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.