یادداشت محمدهادی رمضان‌زاده

                تقریبا دارم از حسادت میپُکم. دوست داشتم جای نویسنده بودم،  یا توی سازمان پزشکان بدون مرز کار میکردم و میتونستم اونهمه جای دیدنی رو ببینم و با اون همه آدم جورواجور که فارغ از دین و ملیت و عقیده «برای انسان» درحال دویدن‌اند چند صباحی هم‌زیست و چند قدمی هم‌مسیرشون باشم. قطعا برای بار دوم هم می‌خونمش و ایندفعه بیشتر شکلاشو تماشا می‌کنم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.