در یک کلام، دوسش نداشتم! اصلا فکرش رو هم نمیکردم اولین کتابی که از هوشنگ مرادی کرمانی بخونم با همچین چیزی مواجه بشم. ایدهها اینطوری بود که با دم دستی ترین و اولین چیزی که به ذهن رسیده بود تبدیل به متن شده بود. داستانهای خوبش حتی به تعداد انگشتهای دست هم نمیرسید.