یادداشت samin⋆

samin⋆

samin⋆

7 روز پیش

        [اوه سیاه و سفید بود. و زنش رنگی بود. تنها رنگ زندگی اوه.]

نوع روایت، شوخی ها، شخصیت ها و.. دقیقا همون چیزی بودن که توی <مادربزرگ سلام میرساند و میگوید متاسف است > میبینیم. و اوه انگار که فقط جنسیتش با مادر بزرگ فرق داره؛ خودِ خودش بود. ولی به مراتب دوست داشتنی تر. و با اختلاف عاشق ترین شخصیتی که ازش خوندم.
توصیفات، شوخی های موقعیت، طنز آشنای بکمن، همشون حرف نداشتن.      نکته‌ی جالب تاثیر گذاری و وجود خانواده‌ای ایرانی توی داستانه؛ به نظرم انتخاب خاصی بود.
نیم ستاره ای هم که کم شده؛ به خاطر وجود شخصیت همجنس گرا و انقدر سعی برای عادی سازیشه.

      
39

3

(0/1000)

نظرات

mahshid

mahshid

6 روز پیش

چه باحال فردریک گیر کرده تو شخصیت قبلی😂
(شوخی میکنم:))
دوست دارم. انگار خودش و زنش مکمل همدیگه اند آره؟
همجنسگرا؟!!چرا؟ 
1

1

samin⋆

samin⋆

6 روز پیش

دقیقااا
آره؛ یه شخصیت همجنسگرا توی داستان بود که مثلا وقتی پدرش این موضوعو میفهمه بیرونش میکنه، این یارو‌هم میاد توی ساختمون اوه زندگی میکنه:/
 خلاصه که اصلا با این بخشش کنار نیومدم 

1

mahshid

mahshid

6 روز پیش

منم  با همجنسگرا ها کنار نمیام همدردیم🤝😰
اصلا وقتی در مورد کتاب «هردو درنهایت میمیرند»یه حقیقت تلخ و فهمیدم یادته؟!😅
اصلا خوشم نیومد 
1

0

samin⋆

samin⋆

6 روز پیش

مگه میشه یادم بره؟؟🤦‍♀️😂 

1

mahshid

mahshid

3 روز پیش

نه قطعاا نه!😅🫠

1