یادداشت کتابفام
1404/4/14
کتاب را که میخواندم مدام این گفتهی زندهیاد «عباس معروفی» در ذهنم بود که میگفت: من سعی میکنم کتابی بنویسم که نه تو را سرگرم، بلکه تو را به فکر وادارد. «چیزی برای از دست دادن ندارید جز جانهایتان»، نه رمان است، نه داستان است و نه قصه و دقیقن کتابیست که نهتنها موقع خواندنش نمیتوانی به کناریش بگذاری، که تو را به فکر فرو میبرد. تابهحال چیزی از ادبیات فلسطین نخوانده بودم اما این کتاب را بینهایت خواندنی یافتم. «العامری» داستانسرای فوقالعادهایست. او از به تصویر کشیدن شخصیتهای (واقعی) کتابش، برای نشاندادن وضعیت ناامیدکنندهای که فلسطینیها باید در آن زندگی کنند استفاده میکند. او بر آن است تا بافت واقعی زندگی در فلسطین را به نمایش بگذارد و نه داستانهای مجرّد قربانی و یا متجاوز را که به عقیدهی او، منجر به تبدیل شدن فلسطین به یک کلیشه میشود. طنز گزندهی «العامری» در سرتاسر کتاب عیان است و با استفاده از همین طنزش به تو میگوید که در فلسطین، حدّ وسطی نیست؛ در فلسطین یا میخندی و یا گریه میکنی. «العامریِ» باهوش و صریح، آنگاه که دربارهی اسرائیل و سرزمینی که از او دزدیده شده است صحبت میکند، بههیچوجه مشتهایش را پس نمیکشد؛ ناراحتیاش عیان است وقتیکه میگوید زمانیکه پدرش به خانهای که در ۱۹۴۸ از دست داده بود بازگشت، متوجه شد خانوادهای که اکنون در آن زندگی میکنند، وی را به خانهی خودش راه نمیدهند. خشم و عدم درکش واضح است، غمش در پیش چشمانت قرار میگیرد و به تو منتقل میشود. کتاب دربارهی همراهی ۱۸ساعتهی «سعاد» با گروهی از جوانان فلسطینیست که در زیر سایهیی سیاست فقرزایی اسرائیلیها، مجبورند برای کسب رزق هرروزهشان، هر بامداد و چون دزدان و مخفیانه و با به جان خریدن هرخطری و حتی مرگ، با گذر از خطّ سبز به سرزمین اجدادیشان که حالا اسرائیل نامیده میشود بروند تا بلکه کاری نصیبشان شود. چرا مخفیانه؟ چون دولت اسرائیل مجوز کار به اهالی کرانهی باختری نمیدهد. سوای ریتم تند و هیجانانگیز کتاب و شرح بسیار خواندنی «العامری» از وقایع، آنچه خود از خود به قلب این روایت اضافه میکند، به خواننده فرصت مغتنم خواندن کتابی بسیار خواندنی را میدهد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.