یادداشت ملیکا خوشنژاد 1401/12/23 شیر، ساحره و کمد لباس سی. اس. لوییس 4.2 15 ما هم یه روز که میریم توی کمد تا لباس بپوشیم، میبینیم کمد ته نداره و همین طور که هی میریم و میریم یهو حس میکنیم پامون خیس شده و میبینیم روی یه زمین برفی هستیم و نور یه تیر چراغ برق رو میبینم و میفهمیم که قراره کلی اتفاق جادویی برامون بیوفته. 2 1 6 (0/1000) نظراتتاکنون نظری ثبت نشده است.