یادداشت امیررضا سعیدی‌نجات

        بسم الله

چه کسی فکرش را می‌کرد، گنده لات تهران، نگهبان مشروب فروشی‌های با اسم و رسم، و بادیگارد شخصی هائده یک روز متحول شود و ارادتش به امام تا آنجا برسد که در همان ایام قبل از انقلاب سینه‌اش را خالکوبی کند و روی آن بنویسد « خمینی، فدایت شوم » بعد هم به جبهه بیاید و شهید شود. آن هم نه یک شهید معمولی بلکه شهیدی بی‌پیکر...

کتاب، مجموعه داستان‌های کوتاهی درباره زندگی شهید شاهرخ ضرغام است. قلم و طراحی ظاهری کتاب قوت آنچنانی ندارد اما بعضی کتاب‌ها را باید و باید خواند به خاطر محتوا و آنچه در آن موجود است. کتاب زندگی شاهرخ از همین جنس است.
      
3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.