یادداشت زهرا ساعدی

        دونا زندگی زن جوانی در قرن هفدهم است که در لندن با همسر و دو بچه‌اش زندگی می‌کند و از سبک زندگی اشرافی به تنگ می‌آید، به املاک روستایی‌شان می‌آید و درگیر ماجرای عاشقانه‌ای با یک دزد دریایی می‌شود.
بار اول که کتاب را خواندم خیلی خوشم آمد، داستان جذاب و پرکشش بود، فضای قرن هفدهمی را دوست داشتم و دزد دریایی شریف و باهوش شخصیت موردعلاقه‌ام بود (شخصیت‌های باهوش داستان‌ها همیشه جذبم می‌کنند). حالا پس از چندین سال برگشتم و دوباره خواندمش. اگرچه همچنان داستان با وجود دانستن پایان برایم جذاب بود اما مثل دفعه‌ی قبل عاشق کتاب نشدم. 
به نظرم پیشینه‌ی دونا چندان درست تصویر نشده بود و این را می‌دانیم که با دوستان همسرش خوش‌گذرانی می‌کرده و قمارباز و مشروب‌خوار قهاری بوده. از طرفی بابت این کارها کمی از خودش بیزار بوده اما من شرایط آنا کارنینا که او هم از زندگی اجتماعی‌اش خسته بود را بهتر درک می‌کردم.
نمی‌دانم از کجای کتاب شباهت شخصیت اول یعنی دونا با آنا کارنینا پررنگ شد. جالب اینکه من به آنا کارنینا بابت خیانت به همسرش کمتر حق می‌دادم و دونا را در خیانتش محق‌تر می‌دانستم اگرچه موضعم همیشه درمورد خیانت یک چیز بوده و تقبیحش می‌کردم. 
اول به کتاب سه ستاره دادم اما بعد به بازه‌ی اتفاق افتادن وقایع و سیر داستان که فکر کردم به نظرم رسید شاید ۴ ستاره امتیاز بهتری باشد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.