یادداشت هومن
5 روز پیش
مکتب فرانکفورت (Frankfurt School) یک جریان فکری انتقادی است که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در مؤسسه پژوهشهای اجتماعی (Institut für Sozialforschung) در فرانکفورت آلمان شکل گرفت. این مکتب عمدتاً تحت تأثیر مارکسیسم، روانکاوی فروید و نظریههای انتقادی فلسفی قرار داشت و به تحلیل جامعهی سرمایهداری، فرهنگ تودهای، ایدئولوژی و سلطه پرداخت تام باتومور جامعهشناس مارکسیست بریتانیایی بود که بهویژه در زمینهی نظریهی اجتماعی و مکتب فرانکفورت کار کرد. او یکی از مهمترین مفسران و منتقدان مکتب فرانکفورت در جهان انگلیسیزبان محسوب میشود باتومور در کتاب "مکتب فرانکفورت" (The Frankfurt School) به بررسی تاریخچه، ایدهها و تأثیرات این مکتب پرداخت. او آثار متفکران اصلی این جریان مانند ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو، هربرت مارکوزه، اریش فروم و یورگن هابرماس را تحلیل کرد و نقش آنها را در توسعهی نظریهی اجتماعی انتقادی بررسی نمود دیدگاههای باتومور درباره مکتب فرانکفورت: ۱. انتقاد از کاهش گرایش انقلابی: باتومور معتقد بود که مکتب فرانکفورت، بهویژه در دورهی متأخر، از تحلیلهای انقلابی مارکسیستی فاصله گرفته و بیشتر به نقد فرهنگی و فلسفی پرداخته است. ۲. تمرکز بر نظریهپردازی انتزاعی: او اشاره کرد که برخی از اندیشمندان این مکتب (مانند آدورنو و هورکهایمر) بیش از حد به مفاهیم انتزاعی تکیه کردهاند و از تحلیلهای عینی جامعه فاصله گرفتهاند. ۳. تأثیر هابرماس: باتومور به نقش یورگن هابرماس در بازتعریف نظریهی انتقادی توجه ویژهای داشت و معتقد بود که هابرماس توانست با ترکیب نظریهی اجتماعی و تحلیل گفتمان، مکتب فرانکفورت را احیا کند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.