یادداشت meli najafi
دیروز
به نام او . تاریخ اتمام: چهاردهم مردادماهِ (یک روز پس از عاشق شدن سعید در یک روز گرم تابستان)1404 . باید اعتراف کنم از میان این همه روایتهای مختلف از مرگ سهراب به دست پدر، این خاصترینش بود برایم. اِشراف کامل استاد بیضایی به زبان فارسی! مثلا مصدرهای مثلِ ژکیدن، اوژنیدن و ... که هر کدام معنایی خاص دارند. کاری که بیضایی در این نمایشنامه میکند آنست که تمام شخصیتها را در یک صحنه میآورد و آنها را با هم روبرو میکند تا هر کدام جنبههای پنهانشان کشف شود. و تکگویی انتهاییِ تهمینه بینظیر است! در هیچکدام از روایتها چنین چیزی از تهمینه نشنیدهبودم و بیضایی در اینجا «تهمینه» میسازد. روح می سازد و از همه مهمتر برای خوانندهاش تجربه میسازد. بیضایی به گونهای کلمات را کنار هم میچیند که به وجد میآیی و نمیدانی: فردوسی را به همچین روایتی بستایی یا بیضایی را به این قلم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.