یادداشت زهره دلجوی کجاباد

        چندی پیش جمله‌ای خواندم که می‌گفت عشق جنونی الهیست. نه ممدوح است و نه مذموم. یکلیا و تنهایی او درباره عشق است و کشمکش میان خیر و شر در کشاندن عاشق به سمت خود. آیا عشق گناه است؟ اساسا عشق چیست؟ عشق و تنهایی چه ارتباطی با هم دارند؟ در یکلیا و تنهایی او داستان دختری را می‌خوانیم که عاشق شده و به همین دلیل طرد شده است. روایت اصلی اما این نیست. روایت پادشاه اعصار گذشته اورشلیم است که عاشق شد و این‌ها را شیطان برای یکلیا تعریف می‌کند. زبان داستان کهن و آهنگین است و توصیفات زیبا و رنگین هستند.
      

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.