یادداشت شهرزاد شریعت پناهی

در پیرامون ادبیات
        
  با خواندن این رساله، به این نتیجه رسیدم که  بهتر بود کسروی صرفا به حوزه تاریخ و تحقیقات تاریخی می پرداخت و در زمینه ای که از آن سررشته ای نداشت، یعنی ادبیات، اصلا وارد نمی شد. 

  متاسفانه کسروی اهمیت و فلسفه وجودی ادبیات، اعم از شعر و داستان و رمان، را درک نکرد. او رمان را صرفا به معنای رمان های بازاری و سطحی می دانست. 

  بر خلاف تاریخ نگاری درخشان کسروی، به ویژه کتاب بی مانند تاریخ مشروطه ایران و دیدگاه تاریخی او، دید او و داوری او نسبت به ادبیات اصلا دیدگاه و  داوری درستی نیست. ظاهرا از دید او، هر چیز تخیلی بد و مضر است، از جمله شعر و ادبیات داستانی. 

  کسروی مورخ و محققی است درجه اول، اما در مقام داوری در باب ادبیات، دادستانی است متعصب، بی انصاف و ناآگاه. 

  کافی است نگاهی بندازیم به نظرات او درباره شعر و شاعرانی مانند سعدی، حافظ و دیگر بزرگان شعر کهن فارسی. 

  همچنین، ای کاش در حوزه دین و مذهب نیز وارد نمی شد و فقط به تحقیقات تاریخی ادامه می داد. در این صورت، ایران این مورخ و محقق کم نظیر و ارزشمند را از دست نمی داد.  
 
  
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.