یادداشت علیرضا فراهانی
1404/5/22
برای این کتاب، که شاید شروع و ابتدای مناسبی برای فهم روایتدرمانی باشد، اینگونه مینویسم که باید توجه داشت، استعارهها به خودی خود واقعیت ندارند، اما گذرگاهی برای رسیدن به واقعیت هستند. تمام ادیان بزرگ و اکثر مذاهب کوچک برای بیان نکات اخلاقی خود از استعارهها، حکایات و تمثیلها استفاده میکنند. هرچند که برای اکثر ما، روش کسب شناخت و بینش، تجربه است، تجربیات نیابتی حاصل از استعارهها که با هر بازگویی یا بازخوانی دوباره به تجربه درمیآیند، میتوانند به معنای واقعی ما را به کسب شناخت و بینش بیشتری برسانند. در رشته روانشناسی و مشاوره در فرآینده مداخله و رواندرمانی، داستانهای اساطیری کوتاه، گاهی نکات کلیدیای ارائه میدهند که میتوانند به درمانگران کمک کنند تا از ارتکاب خطاهای تماس و زبانی(دو خطا از پنج خطای رایج طبق نظر کریستین کنت) جلوگیری کنند. از طریق داستانگویی، از ارتکاب به خطای تماس ممانعت میشود؛ به خصوص اینکه تمرکز از روی مراجع برداشته میشود. برای سالهای طولانی، حکیمان و افراد دانا از داستانهای کوتاه برای تأکید بر رشد شخصی استفاده کردهاند. برای مثال، بزرگان و اساتید مذهب بودا بدون ذکر توضیح یا مقدمهای به بیان داستانهای کوتاه برای شاگردانشان میپرداختند. اتخاذ رویکردی مطلوب جهت گوش دادن و آموختن که برای فرد یادگیرنده، نتیجهیخش باشد، یک امر اساسی است و داستانها بستر چنین کاری را فراهم میسازند. به طور مشابه، در روانشناسی و مشاوره، در اتاق درمان، با تمرکز بر درسهایی که داستانها از طریق شخصیتهای داخل آنها به ما میدهند، میتوان از ارتکاب به خطای زبانی نیز اجتناب کرد. این بدین صورت است که مثلاً مشاور میتواند بگوید: «هی، این شخصیت بیانگر یکی از درسهای داستان است؛ من مطمئن نیستم که آیا این درس به شما هم مرتبط است یا خیر، اما به هر حال یادگیری رخ داده و راه موثرتری برایتان کشف شده است.» در این شیوه، مشاور ضمن اجتناب از خطای زبانی، مراجع را به گرفتن نکات مفید داستان نیز دعوت میکند. در اتاق درمان، افراد معمولاً زمانی که ذهنهایشان معطوف به گوش دادن به داستانی باشد، راحتتر به پذیرش ایدههای آن میپردازند تا زمانی که در یک حالت ذهنی تجزیه و تحلیلی به سر میبرند. هر زمان مراجعان میتوانند به معرفی مفهومی که به شرح حال سایر مراجعین (اسطورهها و غیره) مربوط است، بپردازند. لذا برای آنها این فرصت فراهم میشود که بدون حالت دفاعی به هر آنچه که گفته میشود گوش فرا دهند. در یک سطح، گوش دادن به داستانها، تمثیلها و اسطورهها عموماً جذاباند؛ و در سطح دیگر، آنها میتوانند به شیوههای هشیار و ناهشیار نکات ویژهای مربوط به مراجعان را بیان کنند. برای مثال، زمانی که کسی داستان کوتاهی را میشنود، ممکن است فوراً به رابطه آن داستان با زندگی خودش پی ببرد یا اینکه صرفاً به فهم داستان بدون ربط آن به زندگی خودش بپردازد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.