یادداشت زهرا دشتی
کهکشان نیستی، داستانی بر اساس زندگی آیت اللّه سید علی قاضی طباطبایی است. از اشارهای کوچک از کودکی ایشان در فصل اول و از زبان پدر ایشان، آغاز میشود، و سپس از سن ۲۷ سالگی که از تبریز عازم نجف اشرف میشود تا آخر عمر گهربار ایشان، به صورت پیوسته روایت میشود. محمدهادی اصفهانی، نویسندهی کتاب، در ۷۴ فصل کتاب راویهای گوناگونی انتخاب کرده است و زندگی این عالم بزرگ را از دریچهی چشم افراد مختلف از دوستان و شاگردان و مخالفان و گاه خود ایشان روایت میکند. فصل آخر نیز ترجمهای از یادداشتهای یکی از فرزندان ایشان، بر احوالات و سفارشها و دستورالعملهایی از ایشان به شاگردان و ... است که در متن کتاب آورده نشده. در سفری که در این کتاب با سید علی قاضی آغاز میکنیم با شکل گیری مکتب نجف همراه میشویم و پرورش نسلی از مردان بزرگ بیبدیل دین را نظاره میکنیم، افرادی که نامهایشان برای ما ناآشنا نیست و زمان بعضی از این بزرگان را نیز درک کردهایم. کتاب بر اساس تقویم قمری که در آن زمان تقویم مرسوم عراق بوده است سن ایشان را ۸۱ سال ذکر میکند که به تقویم شمسی ۷۷ سال است. دورهای که اگر چه ابتدای آن با پذیرش مکاتب عرفانی در نجف همراه بوده اما در اواخر عمر ایشان، فضای نجف، به صلاحدید مرجعیت وقت، منحصر در فقه جعفری میشود و عرصه بر کسانی که در سیر توحیدی قدم گذاشتهاند از جمله آیت الله قاضی و شاگردانشان بسیار دشوار میشود. هرچند پایبندی دقیق و حساس ایشان به به اصول مذهب شیعه زبانزد بود، اما به هر حال بدخواهی حسودان در اواخر عمر ایشان باعث پراکندگی شاگردان ایشان شد. کتاب برای خوانش افراد آشنا با کتابخوانی، سلیس و روان است، تنها مواردی که شاید خوانش را اندکی دشوار کند، نامههایی است که حاوی دستورالعملها یا نکات عرفانی است و بزرگان خطاب به یکدیگر یا شاگردان خود نوشتهاند و نویسنده، ترجمه آنها را در کتاب آورده است. البته این بخشها هم برای افرادی که در حوزه فلسفه و عرفان و علوم دینی دانش و بینش دارند دشوار نیست و برای امثال من، کمی قابل فهم نیست. در هر حال تعداد این فصول کم است و خواندن بیفهم کاملشان هم، خالی از لطف نیست. نکتهی بسیار جالب این کتاب برای من، بیتجربگی نویسنده بود، این کتاب در واقع اولین اثر نویسنده است و چنین انسجامی در اولین اثر یک نویسنده، بسیار شگفت انگیز است. با وجود عدم تجربه، کتاب با توجه به مختصات خاص خودش، به بهترین شکل روایت داستانی خود را حفظ کرده و با وجود تعدد راویان، یک دستی خود را از دست نداده است. تصور من این است که در این راه توفیقها امدادهایی به نوبسنده شده است. از نکات شیرین دیگر کتاب، آیهای است که در ابتدای هر فصل و متناسب با محتوای آن آورده شده است. طرح جلد کتاب، بسیار هنرمندانه و مناسب است و تداعی کنندهی مقاماتی که آقای قاضی کسب کردهاند. در انتهای کتاب نیز کلیه منابع و ماخذی که نویسنده با استناد به آنها کتاب را نوشته، در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. بعد از خواندن این کتاب، نگاه شما به شهر نجف، وادی السلام، مساجد سهله و کوفه و ... دچار دگرگونی میشود. امید که بعد از خوانش این کتاب، توفیق زیارت مجدد همهی این اماکن عظیم الشان را با نگاهی تازه داشته باشیم. این کتاب شیرین اما پر از حسرت و آب چشم (از درک نکردن دوران این مرد عظیم) را نشر فیض فرزان چاپ کرده است.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.