یادداشت محمدامین اکبری

        به نام او

هوشنگ ابتهاج یکی از پاکیزه‌سراترین شاعرانِ معاصر است به این معنا که حشو و زواید در دیوان او بسیار بسیار کم است. من یاد ندارم غزلی از سایه خوانده باشم و با خودم گفته باشم که مثلاً این بیت می‌توانست نباشد. شعرهای ابتهاج از معیارهای که خود وضع نموده پائینتر نمی‌آید. او در تمام قوالبی که شعر سروده به این معیارها نظر داشته است.

البته این میزان از دقت در همه انواع شعری یکسان نیست. آنچه که مشخص است این است که هوشنگ ابتهاج غزلسراست و یکی از بهترین‌های شعر معاصر است ولی پس از غزل، اشعار نیمایی بیشترین حجم دیوان او را تشکیل می‌دهد و یکی از معروفترین شعرهای او در بین عامه یعنی ارغوان در قالب نیمایی سروده شده است. تاسیان مجموعه اشعار نو هوشنگ ابتهاج است که شامل چهارپاره و نیمایی‌ست و توسط نشر کارنامه منتشر شده است.

اشعار تاسیان (که دفتر چندان حجیمی نیست) اشعار سایه از سال ۱۳۲۵ تا سالهای اخیر است.
همانطور که در ابتدای این یادداشت گفتم، نیمایی‌های سایه به مانند دیگر اشعارش، شعرهایِ تمیز و شسته رفته‌ایست. شاید از اوجهای بزرگان شعر نو در تاسیان خبری نباشد ولی شعرهای آبرومند این دفتر برای طالبانش نکات آموزنده کم ندارد.

من نیمایی‌ها کوتاهِ تاسیان را برتر از دیگر اشعار می‌دانم و به نظرم جزو بهترین اشعارِ کوتاه معاصر است.

پنج شعر از تاسیان:

باز طوفانِ شب است
هول بر پنجره می‌کوبد مُشت
شعله می‌لرزد در تنهایی:
باد فانوسِ مرا خواهد کُشت؟
●

دلِ من باز چو نی می‌نالد
ای خدا! خونِ کدامین عاشق
باز در چاه چکید
●

ای صبح!
           ای بشارتِ فریاد!
امشب خروس را
در آستانِ آمدنت
                 سربریده‌اند
●

ساحتِ گورِ تو سروستان شد
ای عزیزِ دلِ من
تو کدامین سروی!
●

برداشت آسمان را چون کاسه‌ای کبود
و صبح سرخ را
لاجرعه سرکشید
آنگاه
خورشید در تمامِ وجودش طلوع کرد
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.