یادداشت عطیه عیاردولابی
1403/5/18
هَتیپِک یه مرغه که دوست داره یه عالمه تخم بذاره (بچه داشته باشه) اما خودش فقط یه تخم داره. برای همین میره همه جا رو میگرده تا تخمهای بیصاحب رو پیدا و از اونا مراقبت کنه. اعماق اقیانوس، انتهای یه غار تاریک تو دل کوهستان بلند، تو مزرعه و شهر، روی یه سقف شیبدار و جایی تو یه آسمانخراش... خلاصه هر چی تخم پیدا میکنه یه جا کود میکنه و روشون میخوابه تا جوجه بشن. خیلی کارش سخته ولی با جون و دل این کار رو انجام میده. آخرش قشنگ بود. از منظر یه مادر حسابی اشکی شدم و شاید بیست دقیقهای داشتم صفحه آخر رو ورانداز میکردم. این کتاب رو دادم دخترم بخونه برام. فعلا تنها راهیه که یه کم از کارتون و تبلت کوفتی چشم بردارن و به کتاب توجهی کنن. با هم ماجراهای هتیپک رو دیدیم و خوندیم تا به صفحه آخر برسیم. اونجا هم کلی درباره چیزی که دیدیم با هم بحث کردیم. اون هم کشفیات جذاب خودش رو داشت. کتاب علاوه بر متن ساده و یکی دو خطی تو هر صفحه، تصاویر جذابی هم داره. حتی بچههای بیسواد پیش از دبستان هم میتونن داستان رو بفهمن یا با اون قوه خیالپردازی بیانتهاشون براش داستان بسازن و تعریف کنن. تو این وانفسای حمله لگبت (همجنسبازی) به دنیای کتابهای کودکان، این کتاب یه غتیمت بود برای تورق با خیال راحت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.