یادداشت گمشده در الف هیم.

        داستان یه جورایی درهم برهم بود که من حس کردم درون اون دارم زندگی میکنم و اون آشفتگی‌های ذهنی که داره رو میتونم درک کنم،  شاید اگه قصه رو مرتب با همون ترتیبی که اتفاق افتاده بود مینوشتن، انقدر مطلب خوب درک نمیشد و لذت بخش نبود.
اول اوه رو مردی که از دنیا بریده و میخواد خودشو بکشه، یه فرد خودخواه که تحمل بهم خوردن معادلات زندگیشو نداره دیدم، اما در نهایت با یه مردِ مهربونی که دیگه دلیلی برای ارتباط با دنیا پیدا نمی کرد مواجه شدم.
 گاهی وقتا خودمون متوجه نیستیم اما میتونیم یه زندگی رو نجات بدیم و گاهی  مقصود زندگی افراد رو جوری که خودمون هم متوجه نیستیم عوض کنیم و دقیقا این کاری بود که که گربه ی اوه، پروانه، نازنین، رونه، آدریان و مرصاد برای اوه کردن، درحالی که خودشون متوجه نبودن.
شاید جز  یکی‌واز قشنگ ترین و تاثیرگذار ترین کتابایی بود که تاحالا خوندم..
      
2.3k

77

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.