یادداشت فاطمه کنهانی
دیروز
همهی ما گاهی به شهری دل بستهایم که ندیدهایم و در آن زندگی نکردهایم، اما با یک فیلم، با یک کتاب یا حتی با یک عکس، به قلبمان راه یافته. گاهی هم در شهرهایی بودهایم و تمام عمر با خاطرهاش زیستهایم. آندره آسیمان ما را به سفری خیالانگیز میبرد به زمان گذشته، حال و آیندهای که مدام در میان هرکدام شناوریم و در عین حال غافل از همهشان. سفری به شهرهای خیال و رویاهایمان، همراه مارسل پروست، بتهوون، پسوا و سرانجام گوگول و داستایوفسکی. این کتاب، سفری به شهرهای زنده در قلب آسیمان است. از اسکندریه با خاک دامنگیر و رم با فوارههای زیبا، تا پاریس، منهتن، نیویورک و سن پترزبورگ. رویاهایی را به ما یادآور میشود که به آنها رسیدهایم و بعد آرزو کردهایم که رویا باقی میماندند. از امر ممکنی میگوید که صورت وقوع نیافته اما هرگز در دل ما ناممکن انگاشته نمیشود. و بالاخره در یک کافه در پترزبورگ، جایی که زمانی تولستوی در آنجا زندگی میکرده، یادآور میشود که خوشبختی در همه جای جهان میتواند شادی کوچکی باشد حاصل از آفتابی دلنشین، صندلیای در هوای آزاد و یک فنجان قهوه در کافهای به همین نام: خوشبختی. #فاطمه_کنهانی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.