یادداشت مریم محسنیزاده
3 روز پیش
وقتی با عنوان کتاب مواجه شدم، به نظرم اسم طولانی میآمد. تقریباً اواسط کتاب بود که به رمزوراز اسم پی بردم. تصویر روی جلد هم به بخشی از داستان مربوط میشد. کتاب، از مجموعه داستانهای بلند نشر چشمه است که در بخش ادبیات ایران با نام "هزاردستان" و برای آثار جهانی با نام "برج بابل" چاپ میشود. شروع مبهم و سؤالبرانگیز از همان ابتدا خواننده را جذب میکند. راوی جوری داستان را روایت میکند که گویی دارد خاطرهای را برای مخاطبی تعریف میکند. شخصیتپردازی دو شخصیت اصلی باورپذیر صورت گرفته، اما جا داشت شخصیتهای فرعی هم پرداخت بیشتری میداشتند. شخصیت فرشته من را به یاد عمهٔ مرحومم میانداخت؛ هم در نام و هم در ویژگیهای ظاهریاش. این داستان بلند، علیرغم بیشتر داستانهای عاشقانه، دربارهٔ پختگی و تداوم عشق و تأثیرش بر ابعاد زندگی است. ازاینرو میتوان بر معرفی اول کتاب که نویسنده را ژانرگریز میخواند، صحه گذاشت. عشق شخصیت اصلی، در کودکی با فرشتهٔ هفت ساله آغاز میشود و تأثیر طولانیمدتی در زندگیاش میگذارد. بهطوریکه شخصیت اصلی از قِبَل آن به سرگردانی، حیرت و درعینحال به بلوغ، خودسازی و مفهوم واقعی عشق میرسد. ازاینرو ارتباط بین عشق، برف، سکوت، حیرت و بلوغ برایم جالب بود؛ تجربهٔ مشابهی که هنگام بارش برف حس میشود. اتفاقات داستان در مکانهای خاصی از شهر مشهد، یعنی محل زندگی نویسنده، میافتد که صحنههای شگرفی را رقم میزند. مخصوصاً توصیفاتی که اواسط داستان و در برف صورت میگیرد، حسوحال را بهخوبی منتقل میکند. در کل انتظار بیشتری از کتاب داشتم چون داستان را به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم که خیلی از آن تعریف و تمجید میکرد. با اینکه کتاب خیلی از کلیشهها دوری میکرد، در بخشهایی از رابطه برایم تازگی و جذابیت نداشت. راوی جایی از داستان اشاره میکند "هر انسانی نقطهضعفهایی دارد ولی همین نقطهضعفهاست که انسانها را شیفتهٔ یکدیگر میکند." چیزی که در واقعیت عشق وجود دارد؛ رابطهای که بین دو انسان ناکامل صورت میگیرد و پذیرشِ از روی اختیاری که با وجود همهٔ نقطهضعفها و قوتها حاصل میشود. [خطر اسپویل] در نهایت شخصیت اصلی، بدون آنکه به معشوق برسد به مقصود میرسد و با خویشتنِ خویش مواجه میشود. راوی کتاب را با این جمله به پایان میرساند:"در پیادهرویِ عریض خیابان انقلاب، آدمهای زیادی درحال رفتوآمد بودند که هر کدامشان میتوانستند داستان منحصربهفرد زندگی خود را داشته باشند".
(0/1000)
نظرات
18 ساعت پیش
طراحی جلد برج بابل واقعا بینظیره. همشون به داستان مربوطه. من هردفعه یه کتابی از این مجموعه دستم میگیرم، وسط خوانش هی جلد رو نگاه میکنم و بیشتر غرق داستان میشم.
1
1
مریم محسنیزاده
6 ساعت پیش
0