یادداشت افسانه عزیزی

        جالب بود و اتفاقی که اول کتاب نوشته شده را من به یاد داشتم :
بابا با آخرین باران تابستانی برگشت. کسی نمی شناختش ولی عکسش توی همه‌ی گوشی‌ها بود زیر عکس‌ها نوشته بودند.
"بيرون آمدن مرده‌های قبرستان رامسر بر اثر باران شدید"
      
43

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.