یادداشت Mahshid
1403/12/5
شب های روشن اولین کتابی بود که امسال میخوندم. تقریبا بعد از یک ماه کتاب نخوندن و دست و پنجه نرم کردن با ناراحتی هام یه روز که با خودم برده بودمش مدرسه تو تایم اضافه آخر کلاس شروع کردم به خوندنش راستش اولین کتابی بود که از داستایوفسکی میخوندم. همینجور خوندم تا زنگ خونه خورد اما اینقدر دلم پیش این کتاب بود که نتونستم ببندمش و تو دستم نگهش داشتم و به محض نشستن تو ماشین تا خونه خوندمش بعد هم همینطور تو خونه خوندمش تا تموم شد. نمیتونم بگم بهتریم اثر داستایوفسکیه ولی برای من نسبت به اون زمان و کتابایی که قبلش خوندم یکی از بهترین کتابا بود. من معمولا به کتابای عاشقانه علاقه ایی ندارم فرقی نداره ادبیات باشه یا فانتزی ولی این یه جور دیگه بود برام. عشقی که تو این کتاب بود رو انگار اولین بار دیده بودم و به طرز عجیبی قشنگ بود. اولای کتاب اینقدر برام جالب بود که وقتی تا صفحه ۳۰ خوندم دوباره برگشتم از اول خوندمش و هنوزم حتی به کسایی که کتاب نمیخونن هم پیشنهادش میدم. بعد از اون چند تا اثر دیگه از داستایوفسکی رو خوندم و بیشتر و بیشتر به ادبیات روس و در کل ادبیات علاقه مند شدم و حس میکنم این کتاب اغاز علاقه ام به ادبیات بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.