یادداشت

شهرهای ناپیدا
        من عاشق ذهن خلاق کالوینوام. ایده‌هایی که برای توصیف شهرها استفاده می‌کنه واقعا بدیعند. هر چند به انتهای کتاب که نزدیک می‌شدم اندکی حس تکراری شدن به من می‌داد که مارکو پولو در جواب می‌گه: وقت سفر می‌کنی، می‌بینی که تفاوت‌ها از میان می‌رود: هر شهر در نهایت شبیه بقیه‌ی شهرها می‌شود

من خودم به شخصه نمی‌تونستم روزی بیشتر از یک فصلش رو بخونم برای این که حس می‌کردم هر چه قدر بیشتر بخونم کمتر شهرها رو حس می‌کنم و گیج و خسته می‌شم و خب چون کتاب داستان خاصی رو دنبال نمی‌کرد صرفا مارکو بود که شهرها رو توصیف می‌کرد و تعاملات مارکو و قوبلای خان برای همین عجله‌ای برای پیگیری سریعش نداشتم.
      
1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.