یادداشت Bahar

Bahar

Bahar

1404/3/2

        داستایفسکی عزیزم. تا الان دوتا ازش کتاب خوندم و هردو؟ افرین!پایانش غمگین ترین چیزیه که فکرمیکنی:)
خب اول بگم: اختلاف سنی که به وجود اومده بود بین شخصیت اصلی و دخترکمون خیییلی زیاد بود و جدی نکنین این‌کارو دیگه!😅 این مورد باعث شد که نشه مورد علاقم. این قدر مسخره؟
و میریم سراغ خودِ کتاب! محشر.
بینظیر.
فوق العاده:)
روون بود و زود تمومش کردم، محوریت و موضوع جالبی داشت.
در کل، شب های روشن و واقعا بیشتر دوست داشتم در حدی که نمیتونم باهم مقایسشون کنم! 
با این حال واقعا قشنگ بود.
قسمت هایی از‌کتاب:

_تمام ترس و وحشتم دقیقا همین است؛ این که همه چیز را میفهمم!

_بله، غرور دارد. من  هم از ادم های مغرور خوشم میابد.

_درد این جاست ‌که ادمیزاد روی زمین تنهاست.

_زندگی به چه درد می‌خورد وقتی میبینم کسی که با تمام وجود دوستش دارم رویم هفت تیر کشیده است؟
      
36

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.