یادداشت لیلا عابدین زاده

        نام خسرو باباخانی را اولْ‌بار از زبان رضا امیرخانی شنیدم. کتاب خسروشیرین‌اش را تمجید و تحسین کرده بود. فروردین ۱۴۰۱ خواندمش؛ نوشتار قشنگی داشت اما راستش از خودم پرسیدم یعنی چه چیز این نویسنده نظر نویسنده‌ی محبوب من را جلب کرده؟! من که از این کتاب بهتر کم نخوانده‌ام!

توصیفش را شنیده بودم اما از همان صفحات ابتدایی حال خاصش جذبم کرده بود.
در اطرافیان دور و نزدیک اعتیاد ندیده‌ام و درکی نداشتم، روایتش را تنها در فیلم‌ها دیده بودم اما رنج و ناامیدی را، نخواستن را، نتوانستن را خوب فهمیده‌ام ...
انتخاب اشتباه و مسیر و آدم اشتباهی را تجربه کرده‌ام ...
و در نهایت باز شدن روزنه‌های امید و خواستن و توانستن را هم درک کرده‌‌ام ...

این کتاب به گمان من فقط روایت درمان اعتیاد به مواد مخدر نیست، روایت تغییر است ...
روایت رفتن تا انتهای خط و برگشتن یا شاید برگردانده شدن ...
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.