یادداشت روشنا

روشنا

روشنا

3 روز پیش

مانفرد داس
        مانفرد داستان ویژه‌ای نداره ولی کشاکش‌های درونی شخصیت مانفرد، عذاب وجدان، روح سرکش و قدرت‌هاش بار تراژیک اثر رو به دوش می‌کشن.
لرد بایرون در مانفرد نمونه‌ای از قهرمان‌هایی رو ترسیم می‌کنه که به نام خود او، «قهرمان بایرونی» نام می‌گیرن. قهرمان‌هایی حساس، مطرود از جامعه، منزوی، با قدرت‌های درونی فراوان که نمونه‌ی اون رو در آثار بعدی نویسنده‌های کلاسیک از جمله داستایفسکی، چخوف، الکساندر دوما و ... می‌بینیم. من فاوست گوته رو نخوندم اما ظاهراً به طور خاص این اثر و فاوست گوته تاثیر و تاثر متقابلی بر هم گذاشتن.

فضای تاریک اثر و شخصیت مانفرد رو خیلی دوست داشتم. از جمله تجربه‌های جالب بود. اگه شب بخونید، به نظرم بیشتر به فضای اثر میخوره.
عکسی که گذاشتم هم از صحنه‌های کتاب و اثر توماس کول است.
🍎 سومین کتاب پساال‌کلاسیکو 
      
222

25

(0/1000)

نظرات

الان ما رئالیم یا بارسا؟ 👀
3

0

روشنا

روشنا

3 روز پیش

😂 من کلاسیک‌خونی رو با باشگاه ال‌کلاسیکو شروع کرده بودم و بعد از این‌که باشگاه منحل شد هم دارم با لیست خوانش همون‌جا ادامه میدم. برای همین می‌نویسم پساال‌کلاسیکو. 

0

منو باش گفتم رو جنگ ایران و اسرائیل اسم الکلاسیکو گذاشتین🙄👀😅
@roshana. 

0

روشنا

روشنا

2 روز پیش

0