یادداشت زینب بهرامی

        به نام او...
من نمی خوام در رابطه با کتاب نقدی یا حرفی داشته باشم، چون به نظرم می‌رسه که این کتاب بیشتر از اینکه حرفی برای گفتن داشته باشه، پریشانی درون نویسنده رو نقاشی کرده. برای ما نوشته نشده و بیشتر نوشته شده تا نویسنده کمی بار روانی ذهنش رو کم کنه.

خیلی برای نویسنده غمگین شدم. خیلی غصه خوردم و هی دعا کردم کاش یکم آروم بشه این روح مجنون و سرکش. اونقدر خودش رو به در و دیوار کوبید که دلم براش ریش شد.مثل ریشه‌های مرکب‌ماهی .
امیدوارم این قلم خوب، از این پریشانی رها بشه. امیدوارم راهی که باید رو پیدا کنه و اینقدر توی خودش خفه نشه.
      
16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.