یادداشت نرجس درزاده
1404/4/3
. هنگامی که چیزی خارجی را نگاه می کردم ، این آگاهی که آن را می دیدم میان من و آن فاصله می انداخت ، مرز معنوی نازکی دورش می کشید که نمی گذاشت هیچ گاه جنسش را از نزدیک لمس کنم ؛ پیش از آنکه بتوانم به تماس با جنس برسم به گونه ای محو و ناپدید می شد ، همچنان که اگر جسمی گدازان را به چیز نمناکی نزدیک کنیم هیچ گاه با رطوبت آن تماس نمی یابد زیرا همیشه پیشاپیش آن فاصله ای از بخار هست . . مکان هایی که شناخته ایم فقط از آن جهان فضایی نیستند که برای راحت بیشتر در آن جایشان می دهیم . تنها لایه ی نازکی در میان ادراک های به هم پیوسته ای بودند که زندگی آن زمان ما را می ساختند ؛ و افسوس که خانه ها ، راهها ، خیابان ها هم ، چون سال ها گریزانند . . " مارسل پروست "
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.