یادداشت سیده فاطمه موسوی
1404/5/14
من تا الان حدود 60،70 درصد کتاب را خواندم و الان نمیخواهم درمورد متن یا موضوع چیزی بگویم! من کتاب های خوب و بد تا بحال خوانده ام! اما یک سوالی که ذهنم را درگیر کرده این است که چرا بعضی ها به اینجور کتاب ها روانشناسی زرد میگویند؟ یا مثلا به چهار اثر از فلورانس مثلا اینکه این کتاب ها میگویند همه چیز زندگی ات به خودت بستگی دارد؟ در کتاب خودت را به فنا نده،چندین بار تاکید میکند که زندگی چه بخواهیم یا نخواهیم اتفاقات تلخ و یا پیش بینی ناپذیر دارد،پس پیش بینی ناپذیری اش را بپذیر! چهار اثر از فلورانس میگوید فکر تو حرف ها و عملکرد تورا میسازد و حرف و عملکرد تو زندگی تورا.... مواجهه تو با اتفاقات خوب و بد است که آن اتفاق هارا خوب یا بد نگه میدارد! اینها کجایشان زرد است؟ فقط همینکه امیدوارانه و به خود اتکا هست میگویید زرد؟ آیا غیر از این است که خدا گفته من به گمان بنده ام هستم؟پس گمان و فکر مهم هستند... آیت الله قاضی به مدت 20 سال سنگ در دهانشان میگذاشتند که به جز موارد مهم حرف نزنند،حرف بدون فکر،حساب نشده و یا حتی مستحب نزنند و این را برای تربیت نفس خودشان میکردند و این نشان دهنده ی انرژی فوق العاده بالای کلام است! پس درست است که فلورانس گفته کلام تو عصای معجزه گر توست! من از این دو کتاب که به دیدگاه خیلی ها روانشناسی زرد است چیزهای خوبی یاد گرفته ام حتما قسمت هایی هم بوده که باب میلم نباشد یا گفته باشم میتوانست بهتر باشد اما به نظرم هر کتابی ارزش یکبار خواندن را دارد و من اگر برگردم به عقب باز هم این روانشناسی های به اصطلاح زرد را میخوانم✨️ البته که هیچ کدام به پای کهکشان نیستی نمیرسند🕊
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.