یادداشت

پرونده هری کبر
        👣: نولا کلرگان ۱۵ ساله، به طرز عجیبی گم و ناپدید می‌شود. حالا و بعد از حدود ۳۰ سال از آن ماجرا، مارکوس گولدمن نویسنده جوانی که به دنبال ایده برای داستان دومش می‌گردد، به سراغ استاد و دوست خودش هری کبر می‌رود. ولی با پیدا شدن جنازه‌ نولا در حیاط خانه هری، پرده از رازهایی قدیمی برداشته می‌شود.

👣: اگر از طرفداران ژانر جنایی هستید احتمالا اسم این کتاب رو شنیده‌اید. خودم در لیست‌های پیشنهادی زیادی دیده بودمش و با تصور یک جنایی قوی به سراغش رفتم.
اما... اما... واقعا نمی‌توانم میزان سرخوردگی‌ام از این انتخاب را چگونه نشان بدهم...
از همان آغاز کتاب با روایتی روبه‌رو هستیم که انگار یک نوجوان دیالوگ‌های آن را نوشته است. داستان بر مبنای یک عشق بچگانه با یک سری مکالمه‌های ساده و خام است. نویسنده از پس شخصیت پردازی برنیامده و روابط در قصه همه به نوعی سطحی و کودکانه نوشته شده‌اند. از همه مهم‌تر منطق داستان است که بدون خطا و ایراد نیست. از شروع کتاب، با خودم می‌گفتم در عوض همه این ایرادات، ایده‌ی خوبی دارد و پرونده جنایی جالبی است اما متاسفانه پرداخت ماجرا هم با پیشرفت کتاب بد و بدتر شد. نسخه ترجمه هم ایرادات ویرایشی زیادی داشت. و در کل نویسنده این داستان را می‌توانست بدون زیاده‌گویی در نصف این حجم جمع کند.

در این چند ماهی که با بچه‌های همخوانی داشته‌ایم، سر هیچ کتابی به اندازه این کتاب غر نزدیم و سوتی نگرفتیم🙄 خلاصه همه متعجب بودیم که این میزان استقبال و تعریف از این کتاب چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟!!!

      
98

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.