یادداشت نفیسه سادات موسوی
14 ساعت پیش
کتاب رو که ورق میزنی انگار وارد قدح اندیشه ذهن نویسنده شدی و داری واگویهها و فکرای درونیش رو میشنوی. جنس حرفهای این روایتها از جنس یادداشت یا دفترچه خاطرات یا حتی دل نوشته نیست، دقیقا فکرای درهمی رو شامل میشه که همه آدما تو موقعیتهای گوناگون تجربهش میکنن. زبان بسیار صمیمی و ساده و بدون مفاخره و قلمبه سلمبگیه و موضوعات به شدت همهگیر و آشنا. اینها نقاط قوت کتابه. اما چیزی که توی کتاب از یه آدم اهل قلم تو ذوق میزنه، شلختگی و پراکندگی روایتهاست. گاهی ابتر بودنشون و گاهی مطولبودن بیخودیشون. گاهی نویسنده خودش رو تو جایگاه معلم کلاس اول دونسته و مخاطب رو شاگرد هیچچیز ندون و گاهی مخاطب رو فرهیخته درنظر گرفته که یکفی بالاشاره. همین دو دستگی شدید تخاطب در کنار آشفتگی و از هرجایی سخنی بودن کتابه که برای آدم کمی آزارنده میشه و نمیتونه لذت کافی ببره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.