یادداشت mahsa bgbn
1402/2/2
3.7
52
کتاب صوتیشو با صدای خود نویسنده گوش دادم. اول قرار بود شبها قبل خواب گوش بدم اما بعد یکی دوشب، روزها هم بهش گوش دادم و تو چهار روز تموم شد. کتابش حدود دویست صفحهست و صوتیش پنج ساعت و نیم. داستان کتاب مربوط به زمان پهلوی دومه و از زبون یه پسربچه ده ساله ست به اسم سهراب که با مادر و خاله و مادربزرگش تو یه خونه قدیمی و بزرگ زندگی میکنن. از اون خونههایی که یه حیاط بزرگ داره با یه عالمه اتاق و کلی مستاجر. خونه در اصل مال لهستانیهایی بوده که زمان جنگ جهانی دوم آواره شدن و تو شوروی بیگاری کشیدن، بعد هم اومدن ایران و موندگار شدن. داستان در مورد مستاجرهای این خونهست. آدمای خیلی معمولی. مرد و زن و پیر و بچه با دغدغهها و زندگیهای جورواجور. داستان موضوع خاصی نداره. اتفاق خیلی خاصی توش نمیفته. معمولیه مثل زندگی خیلی از ماها. اما برای من خیلی جذاب و روان بود. حال و هوای اون قدیمارو داشت. اون روزایی که همسایهها حواسشون به هم بود. تو غم و شادیها کنار هم بودن با همهی تفاوتهایی که باهم داشتن. شخصیتپردازی و فضاسازی کتاب رو خیلی دوست داشتم. دیالوگها رو هم همینطور. مثل یه سریال قدیمی، همه صحنههارو میتونستم تصور کنم و ساعتها تماشا کنم. تو کامنتها دیدم گفتن مث مهمان مامان بود یا آبنبات هل دار. منم موافقم. همچین حال و هوایی داشت. غم و شادی و بغض و خنده. یکمی هم سوررئال. پیشنهادم اینه صوتیشو گوش بدین. حتی اگه میونه خوبی هم با کتاب صوتی نداشته باشین، برای شروع خیلی گزینه مناسبیه. پشیمون نمیشین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.