یادداشت

جزیره سرگردانی
        خوب به طرز عجیبی بیشتر از سووشون دوستش داشتم...
ولی داستان یک جوری بود....انگار یک چیز هایی کم داشت...مبهم بود خیلی مسائل....مثلا احساس هستی نسبت به سلیم و مراد خیلی گنگ بود...اصلا انگار نویسنده خودش در این کتاب سرگردان است...سرگردان بین سلیم و مراد...بین راست و چپ...

به طور کلی از داستان خوشم آمد به غیر از جاهایی که عقاید نویسنده دل را می زد. (مثل عقاید شدیدا فمنیستی اش)

پی نوشت: صحنه های حضور جلال را خیلی دوست داشتم....
      
19

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.