یادداشت
1400/11/4
3.8
15
خوب به طرز عجیبی بیشتر از سووشون دوستش داشتم... ولی داستان یک جوری بود....انگار یک چیز هایی کم داشت...مبهم بود خیلی مسائل....مثلا احساس هستی نسبت به سلیم و مراد خیلی گنگ بود...اصلا انگار نویسنده خودش در این کتاب سرگردان است...سرگردان بین سلیم و مراد...بین راست و چپ... به طور کلی از داستان خوشم آمد به غیر از جاهایی که عقاید نویسنده دل را می زد. (مثل عقاید شدیدا فمنیستی اش) پی نوشت: صحنه های حضور جلال را خیلی دوست داشتم....
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.