یادداشت فرنوش
1403/3/16
چیزهایی که ازش یاد میگیری اونقدر زیادن که نمیدونم به کدومشون اشاره کنم. تو هم همراه شخصیتها رشد میکنی. هم طرز فکرت و هم احساساتت. تا یه جا از یه شخصیتهایی خوشت میاد و از یه عدهاشون نه و بعدش به خودت میای و میبینی همه چی برعکس شده. کم کم درکشون میکنی، باهاشون آشنا میشی و با وجود عیبهاشون شروع به دوستداشتنشون میکنی. پم برای من روی مخترین بود ولی حتی اون رو هم آخرش تونستم درک کنم و تا حدی از رو مخ بودنش برام کم شد البته شخصیتش از اونا بود که احتمالا با هم کنار نیایم! این کتاب خیلی واقعی بود و همین از نکات خیلی مثبتشه. شخصیتهاش با وجود مشکلاتی که دارن و واقعی بودنشون، جذابن و مهمتر از اون متفاوتند. هیچ شخصیت تکراریای توی این کتاب دیده نمیشه و جالبیش اینه تو میتونی خودت رو لابهلای شخصیتها ببینی. مطالبی که لابهلای دیالوگهای جلسات گفته میشه واقعا جذاب و تاملبرانگیزن. این کتاب خیلی پیام داشت ولی شاید اصلیترین پیامش باز کردن آغوشت روی آدمهای زندگیته تا بتونی با کمکشون این زندگی ملالتبار رو هم بپذیری و هم درک کنی همهاش قرار نیست سختی و بدبختی باشه. آدم باید جوری زندگی کنه که دلش بخواد بعد از مرگ دوباره زندگی رو تجربه کنه و با وجود همه اینها آماده رها کردنشون و مردن باشه. چیزی که بهنظرم گروه و مخصوصا پم درک نمیکرد این بود که حرف همه این فیلسوفها و اینها در رابطه با رها کردن زندگی و متعلقات، صرفا وابسته نبودنه. از زندگی و داشتههات تا میتونی لذت ببر ولی بهشون وابسته نباش تا به موقعش بتونی راحت از دستشون بدی. بخوام درمورد این کتاب حرف بزتم تا صبح حرف دارم... بخوام ازش ایراد هم بگیرم بهنظرم بخشهای زندگینامه شوپنهاور گاهی حوصله سر بر میشد اما لزومشون آخرش مشخص شد و دیگه اینکه کمی اسپویل: "جولیوس از مهمترین شخصیتها بود اما پرداختن به مرگش چهار پنج خط بود و در ضمن خیلیم یهویی و شوکهکننده بود. مخصوصا بعد از انفجار سطرهای قبلش." در کل این کتاب جزو برترین کتابهامه و خوندنش ۱۰۰٪ توصیه میشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.