یادداشت
1402/7/18
آداب بیقراری داستان زندگی مردیست خسته از روزمرهگیها. مردی که به هرچه میتواند برای رهایی از وضع موجود، چارچوبها، عرف و آنچه اضافه میپندارد، چنگ میزند و به همه چیز و همهکس متوصل میشود. داستان در سه بخش با نامهای هست و نیست، تکبال و پا به پا روایت میشود. بخش اول هست و نیستِ مهندسی جوان به نام کامران خسروی را رو میکند. فردی که از وضع موجود راضی نیست اما اینکه از خودش و زندگی چه میخواهد هم در هالهای از ابهام قرار دارد. بخش دوم شرح تلاشی است که مهندس برای رهایی میکند و بخش سوم پا به پا شدن خیال و واقعیت را به تصویر میکشد. نوسان عجیب، تودرتو و غیر قابل تشخیص رویا و حقیقت. یعقوب یادعلی در این کتاب فردی را پیش روی ما قرار داده که به نظر من آداب بیقراری را نمیداند، و بیآداب دست به بیقراری میزند و یا اینکه آداب بیقراری را میداند و تنها در خیال به بیقراری کردن میپردازد
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.