یادداشت سید محمد بهروزنژاد
1404/1/3

«به نام خدا» این کتاب مجموعهی هفت داستان کوتاه بههم پیوسته است که یک داستان بلند را تشکیل میدهند: قصهی زندگی داوود، نوجوان روستایی. هنر اکبرپور در این است که چند ماجرای ساده_ شاید حتی خاطراتی از خودش_ را با لطافت و جذابیت به مخاطب نوجوانش عرضه میکند و او را پای حرف خود مینشاند. پای خاطره، دوستی و یکرنگی. «هفتخوان و خُردهای» یک جمله از ترانهی نوستالوژی «علیکوچولو» را به خاطرم آورد و وقتی دوباره ترانه را گوش دادم دیدم که عجیب به این کتاب میآید: جای خالی پدر، مهربانیهای مادر، روستا شبیه خانهای با صفا و خود داوود که: «...تو قصهها نیست؛ مثل من و تو، اون دور دورا نیست نه قهرمانه، نه خیلی ترسو نه خیلی پرحرف، نه خیلی کمرو»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.