یادداشت مهدیس
1404/1/17
من این کتاب رو واقعا دوست دارم. اولین کتابی بود که از کواکامی خوندم و سریع دو تا کتاب دیگه اش که به انگلیسی ترجمه شده رو هم سفارش دادم. ولی راستشو بخوام بگم کتاب خیلی سنگینه. متن نه ولی بار احساسیش خیلی سنگینه. یادمه سر یه صحنه اش انقدر متاثر شده بودم که تا سه روز نتونستم سر خوندن کتاب برگردم. هنوز هم که گاهی کتاب رو ورق می زنم و چشمم به اتفاقات می افته باورم نمی شه که چطور تونستم همچین چیزی رو بخونم و تموم کنم. فکر اینکه دوباره بخوام بخونمش برام سخته ولی شدیدا دوستش داشتم و با شخصیت داستان احساس نزدیکی می کردم. داستان رو احساساتی دست می ذاره که اگر برات آشنا باشن هم دردناکه و هم قشنگ که اینطور به قلم کسی درومدن. خلاصه ی داستان هم راجع به یه ویراستار فریلنسره که خیلی آدم تنهایی هست. تنهایی کاراکتر تم اصلی داستانه. و بعد روابطش با همون آدم های بسیار اندک اطرافش. تو نظراتش می گفتن فویوکو از تنهاییش در رنج نیست و باهاش اکی هست ولی به نظر من تمام این تنهایی و احساسات خودش و اتفاق ها و نحوه ی برخوردش با اونها نشون می ده که اون داره چه بار روانی سنگینی رو تو زندگیش تحمل می کنه. کتاب رو به آدم های حساس توصیه نمی کنم ولی من از خوندنش لذت بردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.