یادداشت جوان

جوان

جوان

1402/11/17

گاه ناچیزی مرگ: رمان درباره  زندگانی محیی الدین ابن عربی
        کتاب روان و شیرینی بود.
البته اگر عرفان و تصوف ابن عربی رو کنار بگذاریم و صرفا به عنوان یک داستان به ماجرا نگاه کنیم.
از اونجایی که هیچ شناختی نسبت به ابن عربی و عرفانش ندارم یک جاهایی رو که احساس کردم با دین جور درنمیاد رو گذاشتم به حساب این نشناختن و تلاش کردن از داستان لذت ببرم.
قطعا ابن عربی انسان بزرگی بوده ولی خب عرفان و شناخت علماش کار هرکسی نیست و من هیچ ندانم.

اما در مورد داستان بسیار دوست داشتنی بود. غرق شده بودم توی داستانش و انگار که من هم شهر به شهر با ابن عربی میگشتم و اتفاقات رو تماما با وجود خودم لمس میکردم و وقتی سرمو بالا میاوردم و وسایل خونه رو میدیدم تازه متوجه میشدم که عه من تو داستان نیستم...
مدتی که خوندمش لحظات خوشی بود.
      
1

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.