یادداشت بیتا

بیتا

بیتا

1404/2/28

        اگر فردا بیایید... من هنوز اینجام، توی صفحه‌ی بعد، منتظر اون لحظه‌ی هیجان‌انگیز بعدی!
کتاب اگر فردا بیایید از سیدنی شلدون، درست همون جایی از ذهنم رو روشن کرد که دنبال هیجان، هوش، و پیچیدگی داستان بودم. با اینکه کتاب کم‌حجم نبود، ولی باور کن اون‌قدر سریع و غرق توی داستان خوندمش که اصلاً متوجه گذر زمان نشدم.
هربار که کتابو می‌بستم، فقط به یه چیز فکر می‌کردم: «یه فصل دیگه فقط... فقط یه فصل!» و خب، معلومه که به یه فصل ختم نمی‌شد!

برای من، این کتاب شروع آشنایی با قلم استادانه‌ی سیدنی شلدون بود. و راستش رو بخوای، این آشنایی اصلاً موقتی نبود. باعث شد دنبال کتاب‌های دیگه‌ش برم، چون فهمیدم این آدم می‌تونه کاری کنه که دنیای اطراف فراموشت شه، و فقط بمونی با یه قهرمان زنِ باهوش، قوی، و تو دل برو…
یکی از ویژگی‌های فوق‌العاده‌ی شلدون اینه که قهرمان‌های زن داستان‌هاش رو نه ضعیف و وابسته، بلکه پیچیده، هوشمند و قدرتمند می‌سازه. و *تریسی*—شخصیت اصلی این کتاب—یکی از بهترین نمونه‌هاشه.

یه تکه از فضای کتاب، بدون اسپویل:
«او به آینده نگاه می‌کرد، نه با ترس، بلکه با یک نقشه. تریسی نمی‌خواست قربانی باشه... او می‌خواست بازی رو خودش طراحی کنه.»

اگه دنبال داستانی هستی که تا لحظه‌ی آخر نفس‌تو نگه‌داره، باهوش باشه، قهرمانِ قصه‌ش جسور و تماشایی باشه، و توی دل یک ماجراجویی جنایی-هیجانی رشد کنه، اگر فردا بیایید همون چیزیه که دنبالش بودی.

و برای من؟
این کتاب فقط یه شروع بود—شروع عاشق شدن به قلمِ سیدنی شلدون. حالا دیگه می‌دونم یکی از نویسنده‌های مورد علاقه‌م رو پیدا کردم، کسی که هر بار باهاش قدم توی یه ماجراجویی تازه می‌ذارم.



      
47

10

(0/1000)

نظرات

🎉🌻☕️📒
1

1

بیتا

بیتا

1404/3/4

ممنونم 🙏🏻 

1